عبدالله و عاطفه؛ روایتی از یک ازدواج دو هممسلک

محمدحسین نیکخواه
نمونههای بسیاری در جامعه وجود دارد که زوجهای جوان هممسلکاند و زن و شوهر هنگام کار یا زمان دانشجویی با هم آشنا شده و ازدواج کنند.
در این میان خبرنگاری اما حرفهای دشوار و پر درد سر است. شاید سختی این حرفه زمانی بیشتر شود که زن و شوهر هردو خبرنگار باشند و مشکلات کار بر زندهگی روزمرهشان تاثیر بگذارد.
عبدالله سلجوقی و عاطفه غفوری، زوج خبرنگاریاند که در کنار کار حرفهای خبرنگاری با آریامهر، پسر کوچکشان، زندهگیشان را پیش میبرند.
این زوج خبرنگار از محدود شدن آزادی بیان با روی کار آمدن حکومت وحدت ملی و بدتر شدن وضعیت رسانهها در آیندهی مبهم و تاریک پیش رو، نگران هستند. به باور آنها، ناتوانی حکومت در برخورد با زورمندان محلی سبب خودسانسوری خبرنگاران شده و فعالان رسانهای نگران تامین امنیت خودشان هستند.
عشق به مسلک روزنامهنگاری باعث شده که این زوج جوان رشتهی خبرنگاری را بخوانند، اما آنها راضی نیستند که پسرشان در آینده خبرنگار شود.
خانم غفوری در کار روزنامهنگاری دشواریهای زیادی را پشت سر گذاشته و فعالیت زنان در جامعه نسبتاً سنتی هرات را برای زنان سختتر از دیگر ولایتهای کشور میداند.
مسلک مشترک، زندهگی مشترک
عبدالله سلجوقی و عاطفه غفوری، هر دو رشتهی روزنامهنگاری را در دانشگاه هرات خواندهاند، زمانی که دانشکده ژورنالیزم بخشی از دانشکده زبان و ادبیات بود و هنوز مستقل نشده بود.
دوستی عبدالله با برادر خانمش آصف غفوری، سبب آشنایی او و خانم غفوری شد و در نهایت این دو باهم ازدواج کردند.
وقتی خانم غفوری رشته ژورنالیزم را برای تحصیل انتخاب کرد، برخی اعضای خانواده و حتا اقوامش ساز مخالف کوک کرده و این رشته را برای زنان مناسب نمیدانستند، اما او تصمیم خود را گرفته بود و نمیخواست رشتهی تحصیلیاش را با وجود مخالفتها تغییر دهد.
عبدالله سلجوقی، از روزگار کودکی علاقهمند رسانهها بود و زمان حاکمیت طالبان که رسانههای آزاد در کشور فعال نبود، در ولسوالی غوریان هرات با آنتنهای فلزی قدیمی نشرات چند شبکه ایرانی را به گونه «آنالوگ» در تلویزیون خانهاش تعقیب میکرد. پس از پایان صنف دوازدهم، رشته روزنامهنگاری را انتخاب کرد و آن را فرا گرفت.
این زوج جوان به دلیل آنکه هر دو کار حرفهای خبرنگاری انجام داده و از دردسرهای این حرفه آگاهی دارند، درک بهتر و بیشتری از حرفهی خودشان پیدا کرده و مشکلات کاری تاثیر کمی بر زندهگی مشترکشان گذاشته است.
آقای سلجوقی مدیر نشرات رادیوی محلی «معراج» در هرات و خانم غفوری مسوول بانوان کمیتهی امنیت و مصونیت خبرنگاران افغان در زون غرب است.
این دو افزون بر همکاری در امور روزمره زندهگی، در مسایل کاری نیز با هم همکاری میکنند و از دید آنها شغل مشترک سبب ایجاد تفاهم بیشتر در زندهگی مشترکشان شده است.
حکومت وحدت ملی و محدود شدن آزادی بیان
پس از دوران طالبان که بسیاریها آن را روزگار سیاه افغانستان مینامند، با آمدن نظام جدید در کشور فرصت طلایی برای فعالیت رسانهها و نهادینه شدن آزادی بیان به میان آمد.
هر چند فعالان رسانهای امید داشتند با رویکارآمدن حکومت وحدت ملی وضعیت رسانهها و آزادی بیان بهتر شود، اما از دید خبرنگاران، حکومت وحدت ملی آزادی بیان را محدود کرده است.
عبدالله سلجوقی، خاطرههای بسیاری از زمان حکومت حامد کرزی برایم تعریف میکند که رسانهها بدون ترس از کارکرد حکومت و شخص رییس جمهور انتقاد میکردند. به باور او، سرکوب جریانهایی که با ارگ همسو نیستند در زمان ریاست جمهوری محمداشرف غنی شدت گرفته و روزنامهنگاران زیر فشار حکومت هستند.
سرکوب جنبشهای روشنایی و تبسم در کابل، لتوکوب اعضای جنبش روشنایی از سوی محافظان رییس جمهور غنی در سفر رسمی او به بریتانیا، لتوکوب «رییس» زازی، پسر جوانی که میخواست با رییس جمهور در هرات صحبت کند و چند مورد دیگر، نمونههای سرکوب آزادی بیان از سوی حکومت است که آقای سلجوقی آنها را دلیلی بر محدود شدن آزادی بیان میداند.
از نظر این زوج خبرنگار در حکومت وحدت ملی هر صدای مخالفی که بلند شود، از سوی صاحبان قدرت خفه میشود و یا هم روزنامهنگاران کهنهکار و باتجربه با پیشنهاد پستهای حکومتی در بدنهی حکومت از فعالیت رسانهای و انتقاد از عملکرد مقامهای دولتی منع میشوند.
آقای سلجوقی و خانم غفوری با اشاره به فعالیت «فیسبوک چلونکیها» فعالیت رسانهای مورد قبول حکومت و ارگ ریاست جمهوری را مدح و بزرگنمایی دستآوردها و پوشاندن مشکلات موجود حکومت میداند که فعالیت در چنین فضایی برای روزنامهنگاران منتقد بسیار دشوار است.
افزایش ناامنی و تهدید خبرنگاران از سوی گروههای هراسافگن، مواردی است که عرصه فعالیت را بر اهالی مطبوعات تنگ کرده و پس از هدف قرار گرفتن عمدی خبرنگاران در چند حملهی انتحاری در کابل، برخی خبرنگاران این حرفه را کنار گذاشته و به شغلهای آزاد و کمدردسر روی آوردهاند.
دشواری کار برای زنان خبرنگار
عاطفه غفوری، دانشجوی سال سوم دانشگاه بود که کار حرفهای خبرنگاری را به عنوان خبرنگار برای تلویزیون «یک» در غرب کشور آغاز کرد.
زمانی که هنوز فعالیت زنان در کنار مردان در جامعهی نسبتاً سنتی هرات امری عادی نبود، حضور او برای تهیهی گزارش، مصاحبه با مردم و پوشش رویدادهای خبری با تعجب مردم همراه بود. او خاطرهای را شرح میدهد که هنگام حملهی هراسافگنان بر کنسولگری ایالات متحده امریکا در هرات، یکی از مقامهای ارشد نظامی وقت با لحنی تند و تحقیرکننده برایش گفته بود: «تو در اینجا چه میخواهی؟ به خانهات برو!»
خانم غفوری سه سال در سرمای طاقتفرسای زمستان و گرمای خستهکنندهی تابستان کنار مردان خبرنگار به عنوان گزارشگر میدانی برای شبکهی تلویزیونی «یک» کار کرده و افزون بر پوشش رویدادهای هراسافگنانه و حملات انفجاری و انتحاری، به ولسوالیهای ناامن نیز سفر کرده است. او حالا پس از سالها تجربهی کار عملی خبرنگاری، مسوول بانوان کمیتهی امنیت و مصونیت خبرنگاران افغان در زون غرب است و زنان خبرنگار در غرب کشور را پشتیبانی میکند.
از دید خانم غفوری، به دلیل افزایش ناامنیها، فعالیت زنان خبرنگار در ولایتهای زون غرب کشور به گونهی چشمگیر محدود شده و برخی زنان خبرنگار وظیفهی خود را ترک کرده و خانهنشین شدهاند. او تاکید میکند که خبرنگاری رشتهای جالب و پرهیجان است و اگر زمان به عقب برگردد، بازهم این رشته را انتخاب میکند.
خانوادهی سلجوقی تلاش برای ایجاد تغییر در جامعه و ذهنیت مردم را بزرگترین دستآورد رسانهها میدانند و مردم برای بلند شدن صدایشان و دادخواهی برای حل مشکلات، دروازهی رسانهها را میکوبند.
در اوضاعی که مردم نگران آینده و بدتر شدن وضعیت کشور هستند، این زوج جوان نیز با همین نگرانی میگویند اگر گفتوگوهای صلح از سر گرفته شود و طالبان قدرت را به دست گیرند، آینده مردم سیاه و دروازهی رسانهها بسته میشود.