پاسخ خونین به مطالبهی آتشبس

پای رهبرانی که به مسکو برای مذاکره با طالبان رفته بودند، هنوز به کابل نرسیده است که یک انفجار انتحاری در ورودی دانشگاه نظامی مارشال فهیم رخ داد. طالبان مسوولیت این جنایت تروریستی را به دوش گرفتند. در این حادثهی تروریستی شماری از دانشجویان دانشگاه نظامی مارشال فهیم جانهایشان را از دست دادند و شماری هم زخمیاند. رهبرانی که به مسکو رفته بودند از طالبان آتشبس میخواستند، طالبان نه تنها که به این تقاضا وقعی نگذاشتند، بلکه با انفجار تروریستی در ورودی دانشگاه نشان دادند که قصد ندارند به جنگ پایان دهند. گروهی که قصد داشته باشد به جنگ پایان دهد، دست به اقداماتی نمیزند که موجب نفرت عمومی شود. طالبان پروای نفرت عمومی را ندارند به حملههای انتحاری و شبخون به نیروهای امنیتی ادامه میدهند.
طالبان حتا حاضر نشدند که با مقامهای دولتی افغانستان در نشست به اصطلاح میانافغانی مسکو گفتوگو کنند. آنان حضور خلیلی و سفیر افغانستان در مسکو را در نشستی موسوم به نشست میانافغانی تحمل نکردند. پیش از این طالبان گفته بودند که در نشستهای میانافغانی اگر در کنار رهبران سیاسی و احزاب، مقامهای حکومتی هم حضور داشته باشند، مانعی ندارد. ولی حال موضع آنان تغییر کرده است. این گروه حاضر نیست که در هیچ سطحی با مقامهای حکومتی مذاکره کند. رهبرانی که به مسکو رفته بودند هم میدانستند که طالبان حاضر به گفتوگوی جامع میانافغانی نیست. اگر تعریف گفتوگوهای میانافغانی، مذاکره با تمام افغانها باشد، این امر افغانهایی را که در درون حکومت هستند نیز در برمیگیرد. اما گروه طالبان مذاکره با افغانهایی را که در حکومت هستند، نمیپذیرد. این موضع طالبان هر نوع تلاش برای مذاکره و پایان جنگ را به بنبست میکشانَد.
انتقادی که به حامد کرزی و دیگر سیاستمداران بیرون از حکومت وارد است، این است که چرا آنان با آن که میدانند موضع طالبان تغییر نکرده است، در نشستهایی مثل نشست مسکو شرکت میکنند؟ این رهبران از شرکت در چنین نشستهایی چه به دست میآوردند؟ تلاش برای پایان جنگ مانعی ندارد ولی اگر موضع طرف جنگ روشن باشد و صریح اعلام کند که دست از جنگ برنمیدارد، چه لزومی دارد که باید با او گفتوگو شود؟ حتا طالبان دیگر به نشستهای جامع و همهشمول میانافغانی هم باور ندارند، چه رسد به این که آنان وارد گفتوگوهای جدی برای پایان جنگ شوند. مگر جنگ بدون حضور نمایندهگان حکومت در مذاکره با طالبان، آمدنی است؟
اگر هدف اصلی طالبان تحمیل یک جدول زمانی خروج برای نیروهای امریکایی باشد و هیچ امتیازی در بدل آن ندهد، معنای روشن آن دوام جنگ است، نه پایان جنگ. جنگ وقتی به پایان میرسد که طالبان با همهی نیروهای سیاسی، فعالان مدنی و نمایندهگان حکومت افغانستان به هدف رسیدن به صلح مذاکره کنند. گفتوگو با همهی جهتها هیچ زیان سیاسی به طالبان ندارد. اما آنان از آنجایی که برنامهیشان ختم جنگ نیست، با نمایندهگان حکومت در کنار گفتوگو با دیگر نیروهای سیاسی و اجتماعی حاضر نیستند. حال رهبران سیاسیای که برای گفتوگو با طالبان به مسکو رفته بودند، باید پاسخ بدهند که از مذاکره با نمایندهگان طالبان چه به دست آوردند؟ مگر آنان نمیدانستند که طالبان خواستار گفتوگو با همهی جهتها نیستند. مگر آنان نمیدانستند که طالبان نمیخواهند آتشبس کنند و به خشونتها پایان دهند؟
چرا رهبران سیاسی کابلنشین برای طالبان زمینهی مانور تبلیغاتی را فراهم میکنند، بدون اینکه از آن گروه امتیاز بگیرند؟ اگر هیأت طالبان به تنهایی به مسکو میرفت، این قدر زمینه برای تبلیغات به دست نمیآورد، اما حضور رهبران سیاسی کابلنشین در نشست مسکو به نمایندهگان این گروه فرصت مانور تبلیغاتی داد. کسانی که برای مذاکره با طالبان در نشستهای بینتیجه مثل نشست مسکو میروند، باید درک کنند که هیچ سودی نمیکنند، غیر از این که پایگاه اجتماعیشان را در داخل از دست بدهند. این رهبران حال نمیتوانند پاسخ قانعکننده به منتقدانشان بدهند. مواضع طالبان از قبل آشکار بود، هیچ لزومی نداشت که یک تعداد از کابل پاچه بر بزنند و برای آگاهی از مواضع آنان تا مسکو بروند.