شورای عالی صلح و نقش منفی آن در صلحطلبی

حفیظ تورکان
یادداشت: این نوشته، چکیدهی پژوهشی است که به تازهگی در دانشگاه بغلان، دیپارتمنت جامعهشناسی، انجام شده است.
صلح و صلحجویی (peace and pacifism) به عنوان موضوعی بنیادی در جامعهی بشری قدامتی به اندازهی بشر دارد. حس صلحجویی و صلحطلبی طبیعتاً در سرشت تمام انسانها نهفته است، ولی در عین زمان پیچیدهگی، گستردهگی و ابهام خود را دارد. این گستردهگی و پیچیدهگی امر رسیدن به صلح را دشوار ساخته است.
افغانستان کشوری است که بیشتر از سه دهه میشود درگیر جنگ و خشونت بوده است. در این سالها آسیبهای زیادی را متحمل شده و با چالشهای بزرگی دستوپنجه نرم کرده است؛ ولی پس از سال ۲۰۰۱م و بعد از تشکیل حکومت موقت، امیدهای بیشتری برای تأمین صلح در افغانستان به وجود آمده بود. شورای عالی صلح در سال ۲۰۱۱م برای اعادهی صلح و آرامش در افغانستان با هزینههای گزاف و با حمایتهای ملی و بینالمللی تأسیس شد، اما گذشت زمان و درگیری و خشونتهای بیشتر، این امکان را خنثا ساخت و این شورا نقشی را که آنچنان انتظار میرفت، بازی کرده نتوانست.
با توجه به چندین دهه جنگ و خشونت در افغانستان و ناتوانی در امر مهار و ریشهیابی آن، ایجاب میکرد تا در رابطه به ابعاد جنگ و خشونت و جستوجوی راههای حل برای آن تحقیق شود، بناءً انگیزهی صلحجویی و دوری از خشونت باعث شد که در پایاننامهی تحصیلی خود، این موضوع را تحقیق کنم.
یافتههای این پژوهش یکی از فاکتورهای مهم در امر تأمین امنیت و اعادهی صلح را مشخص میکند؛ فاکتوری که دولت افغانستان و جامعه جهانی از چندین سال به این طرف آن را به عنوان یک راهحل در زمینهی تأمین امنیت و اعادهی صلح در افغانستان میدانند. این تحقیق، جایگاه و اهمیت شورای عالی صلح در امر صلحطلبی و خشونتزدایی را به معرفی میگیرد. در این پژوهش، اهداف ذیل مطالعه و بررسی گردیده است:
• مطالعه و تبیین نقش و اهمیت شورای عالی صلح؛
• بررسی و تبیین کارکرد و دستآوردهای شورای عالی صلح در صلحطلبی و خشونتزدایی؛
• شناسایی و آگاهی از چالشها و موانع تحکیم صلح؛
• شناسایی و معرفی راهکارهای علمی و عملی در صلحطلبی و تقویت فعالیتهای شورای عالی صلح در استقرار صلح پایدار.
• پرسشهای کلیدی این پژوهش عبارتاند از:
۱- آیا موجودیت شورای عالی صلح از اهمیت و نقش مثبت در اعادهی صلح و تأمین امنیت برخوردار است؟
۲- کارکرد و دستآوردهای شورای عالی صلح در زمینههای تأمین امنیت و صلحطلبی چیست؟
۳- چالشها و موانع تحکیم صلح چیست؟
۴- کدام مکانیزم و راهکارهای عملی در امر اعادهی صلح و تأمین امنیت مؤثر واقع شده میتواند؟
این پژوهش، از نوع تحقیق پیمایشی یا میدانی، همبستهگی و کاربردی است. در اجرای آن از روش تحقیق مختلط (کمی و کیفی) استفاده شده است. اطلاعات با استفاده از پرسشنامههای کمی و کیفی، مصاحبه و بحث متمرکز بر گروپ جمعآوری شده و سپس با توجه به معیارهای علمی تحقیق، تجزیه و تحلیل گردیده است. شاملان این تحقیق را استادان دانشگاه، دانشجویان، اهلخبره، متنفذان، افراد ذیدخل در پروسهی صلح و آگاهان امور تشکیل میدهند.
در این تحقیق، از نمونهگیری تصادفی نوع سهمیهای در پرسشنامههای کمی، غیرتصادفی نوع هدفمند و طبقهبندی در پرسشنامههای کیفی و از نمونهگیری خوشهای در مصاحبهها استفاده شده است.
اطلاعات جمعآوری شده، با درنظرداشت اهداف و پرسشهای کلیدی و معیارهای روش علمی، تحقیق، تجزیه و تحلیل گردیده است.
یافتههای این تحقیق بیانگر این واقعیت است که شورای عالی صلح، برای خشونتزدایی و صلحطلبی از اهمیت و نقش مثبت برخوردار نیست و در امر تأمین امنیت و اعادهی صلح کدام برنامهای ندارد. بیشتر از هشتاد درصد تحقیقشوندهگان، شورای عالی صلح را سمبولیک توصیف کرده و آن را کارساز نمیدانند. همچنان نتیجهی این پژوهش نشان میدهد که کارکرد و دستآوردهای شورای عالی صلح برای خشونتزدایی و صلحطلبی قابل ملاحظه نیست.
اکثریت تحقیقشوندهگان معتقداند که کارکردها و دستآوردهای شورای عالی صلح منفی بوده و این شورا تا هنوز کدام دستآورد مهم و مثبت در زمینهی تأمین امنیت و صلحطلبی نداشته است. به باور اکثریت تحقیقشوندهگان، وظیفهی اصلی شورای عالی صلح این است که در راستای تأمین امنیت و تأمین صلح، مذاکره با مخالفان و همبستهگی میان اقوام سعی و تلاش کند.
در پیوند به چالشها و موانع تحکیم صلح، یافتههای این پژوهش نشان میدهد که دخالت کشورهای بیرونی، رشد فکر افراطیتگرایی وجزماندیشی، عدم مدیریت درست، عدم علاقهمندی طرفهای درگیر به مصالحه، پایین بودن سطح آگاهی مردم، عدم کارایی مثبت دولت و شورای عالی صلح و وجود فساد از جمله موانع عمدهی تحکیم صلحاند.
در پاسخ به این سوال که کدام زمینهها باعث رشد افراطگرایی میشود، اکثریت تحقیقشوندهگان به این باوراند که عدم آگاهی مردم، پایین بودن سطح سوادِ افراد و فقر آموزشی، قرائتهای متفاوت و تند از دین، کمرنگ بودن نقش مدارس و علمای دینی، ناامنی و وجود مدارس دینی افراطی، از جمله زمینههای عمدهی رشد افراطگراییاند.
همچنان یافتههای این تحقیق نشان میدهد که راهکارها و مکانیزمهایی چون: بلند رفتن سطح آگاهی مردم، جلوگیری از مداخلهی کشورهای بیرونی، شکل گرفتن اجماع ملی و منطقهای، توجه به خواستهای ناراضیان، گزینش افراد لایق و شایسته در شورای عالی صلح و نهادهای حکومتی، ریشهیابی فکر افراطیتگرایی و جزماندیشی و تبلیغ مدارس و علمای دینی میتوانند در امر تأمین امنیت و اعادهی صلح مؤثر واقع شوند. و نیز برخی از تحقیقشوندهگان به خروج نیروهای خارجی و تقویت نیروهای نظامی داخلی تأکید کردهاند.
در نتیجه پیشنهاد میگردد: از جامعه جهانی خواسته شود تا بالای کشورهای ذیدخل در امور افغانستان فشار وارد کند که از مداخله در امور افغانستان دست بردارند. در رابطه به بلند بردن سطح آگاهی مردم برنامهریزی شود و فکر افراطیتگرایی و جزماندیشی ریشهیابی گردد. نتایج این تحقیق با ارگانهای مربوطه از جمله شورای عالی صلح، وزارتهای داخله و خارجه و مراکز مطالعات استراتژیک شریک ساخته شود. در زمینهی ابعاد جنگ افغانستان تحقیقات بیشتر صورت گیرد و راهکارهای عملی و مؤثر در امر تأمین امنیت و اعادهی صلح جستوجو شود.