شکست مذاکرات بیپیششرط

ارجمند
با آغاز عملیات بهاری طالبان، حکومت افغان و سیاستمداران افغان و غربی با این واقعیت تلخ روبهرو شدهاند: صلحناپذیری طالب و پاکستان؛ میل آنها به جنگ تا سرنگونی کامل دولت افغانستان. این صلحناپذیری ناشی از امتیازدهی بیحساب و کتاب، زیر نام حسن نیت و آغاز مذاکرات بیقیدوشرط با گروهی است که حکومت افغانستان را حتا به عنوان یک طرف مذاکره قبول ندارد، و نیروهای امریکایی را اشغالگرانی میداند که باید در ظرف دو تا شش ماه کشور را ترک بگویند.
مذاکرات از موضع ضعف و بدون قیدوشرط، دست حریف را در تعیین شرایط مذاکرات، زمان مذاکرات و اجندای مذاکرات باز گذاشته است تا هر زمان خواست به پشت میز مذاکره با آن کسی که میخواهد بنشیند و هر زمانی که صلاح دید از پشت میز بر خیزد و جنگ را دوباره آغاز کند و بازهم با پُررویی خود را طرفدار صلح و دیپلوماسی نشان دهد.
عملیات «الفتح» آغاز جنگ این گروه علیه نیروهای افغان و امریکایی در سرتاسر کشور است. گروه تروریستی طالبان در بیانیهی رسمی خود حکومت افغانستان را به دلیل «عملیات نظامی خالد» و نیروهای امریکایی را به خاطر حمایت از این عملیات مسبب آغاز جنگ میداند. البته، طالبان در این بیانیه عملیات نظامی نیروهای افغان و امریکایی را علیه مردم عادی توصیف کردهاند، ولی با توجه به حملات این گروه در مناطق مختلف افغانستان، از جمله بالامرغاب بادغیس، واضح بود که حکومت افغانستان دست روی دست نمینشیند. عملیات الفتح در واقع اعلام رسمی ارادهی این گروه برای آغاز جنگی که قبلاً آغاز کرده بودند، و بالطبع شکست گفتوگوهای صلح در دوحه است.
گفتوگوی امریکاییها با طالبان پس از چهار ماه در مرحله حساسی قرار گرفته بود که با توجه به توافقات ابتدایی، روی خروج نیروهای امریکایی و آغاز نشستهای طالبان با جناحهای سیاسی افغان، آن طوری که آنها در کنفرانس مسکو تقاضا کرده بودند، مسیر امیدوارکننده و سازندهای را در پیش گرفته بود. همچنان شورای امنیت سازمان ملل متحد نام اعضای هیات مذاکرهکننده این گروه را به طور موقت از لیست سیاه سازمان ملل بیرون ساخته بود که باز هم جدیت کشورهای قدرتمند را در ارتباط به موضوع صلح با طالبان به نمایش گذاشت. اما این گروه در این مقطع حساس تصمیم گرفت که به جای مذاکرهی دوباره به میدان جنگ برگردد و به خیال خود بخشهای بیشتری از افغانستان را تسخیر کند.
عملیات الفتح را تا اینجا باید به معنای ختم گفتوگوها در مورد آغاز مذاکرات رسمی صلح تلقی کرد. طالبان عملاً کل پیشرفتها و تلاشهای هیات امریکایی و اقدامات اخیر حکومت افغانستان برای تشکیل شورای عالی مصالحه را نادیده گرفتند و اشتیاق جنونآمیز و مرگآفرین خود به جنگ را به نمایش گذاشتند.
واکنش آقای خلیلزاد به اعلام جنگ توأم با ناباوری بوده است. آقای خلیلزاد بارها در گفتوگوهای خود با رسانههای افغانستان گفته بود که هیأت طالبان به او گفتهاند که پیروزی از طریق جنگ برای آنها میسر نیست. اما بیانیه این گروه پاسخی تلخ به این خوشبینی آقای خلیلزاد است: «آغاز عملیات (الفتح) در تمام کشور [به منظور] از بین بردن اشغال و اقامهی نظامی اسلامی در کشور.»
البته، واکنش آقای خلیلزاد در برابر اعلامیه طالبان را میتوان محتاطانه نیز توصیف کرد. او چیزی دربارهی شکست مذاکرات و یا عدم ادامه این روند از سوی ایالات متحده حرفی نمیزند؛ حکومت افغانستان نیز واکنشی توأم با احتیاط دارد و از گروه طالبان میخواهد که به گفتوگوها برگردد. یعنی، آنها هنوز به بازگشت طالب به میز مذاکره امید دارند. چون، این گروه در بیانیه خود ضمن این که عملیات الفتح را پاسخی به عملیات نظامی حکومت افغانستان و نیروهای امریکایی دانست، خود را «به روند جاری مذاکرات و حل صلحآمیز متعهد» نیز میداند. یعنی طالبان در این سال میخواهند جنگ و صلح را به پیش ببرند.
از این رو، میتوان تصور کرد که نشست بینالافغانی دوحه و یا دیدار خلیلزاد با هیات طالبان برای مدتی به تأخیر بیافتد اما نهایتاً مذاکرات آنها ادامه پیدا خواهد کرد. ادامه این روند بیشتر از هر چیزی ناشی از مجبوریت هیات امریکایی است. مأموریت نیروهای امریکایی در افغانستان در کاخ سفید حامیان چندانی ندارد و خروج یکباره نیروهای امریکایی به دستور ترمپ، افغانستان را در یک موقعیت خطرناک قرار میدهد که تبعات آن برای امنیت ملی امریکا از ناحیه تهدید تروریزم بینالمللی بسیار زیاد است. خاورمیانه با دولتهای بیثبات و رقابتهای شدید قدرتهای منطقهای فضای خوبی برای رشد گروههای تروریستیای فراهم کرده است که یکی از مشخصاتشان ضدیت با امریکا و سازماندهی حملات تروریستی در خاک آن کشور است. گروههای تروریستی به ویژه از این بابت نیز رشد میکنند که قدرتهای منطقه (محور عربستان در برابر محور ایران، محور هند و در برابر محور پاکستان) برای بیثبات کردن یکدیگر و پیروزی در جنگهای نیابتی، از تروریزم و گروههای جهادی و افراطی به عنوان ابزار در سیاستهای منطقهای خود استفاده میکنند. همچنان، احتمال برخورد امریکا با ایران که عمیقاً از سوی اعراب و اسراییل حمایت میشود، دستکم در افغانستان، جنگ نیابتی را تشدید خواهد کرد. همین اکنون میان تهران و شورای کویته همگرایی و اتحاد غیر رسمی به وجود آمده است که در موقع لازم تهران از این پیوند استفاده استراتژیک علیه نیروهای امریکایی در افغانستان خواهد کرد.
حتا اگر گروه تروریستی طالبان در بیانیهی خود قید کرده است که به مذاکرات هنوز پایبند است، دوام گفتوگوها به شکل سابق معنایی ندارد و نتیجهای هم نیز نخواهد داد. حسن نیت و امیدواری بیجهت کافی نیست. امیدواری میانخالی امریکا به گفتوگوها با طالبان میتواند علت اصلی شکست تلاشهای فعلی باشد. آقای خلیلزاد به طور پیوسته به طالبان امتیاز میدهد، حکومت افغانستان را زیر فشار قرار میدهد، اعتبار آن را در حد یک گروه تقلیل میبخشد تا این که هیأت طالبان را راضی و خشنود سازد و آنها را به دوام مذاکرات قانع کند. این تصورات عملاً بی نتیجه شده است.
ارگ و هیأت امریکایی باید درک کنند که مذاکرات بدون پیششرط با طالبان بیاثر است. زیرا، نشاندهندهی ضعف موقعیت نیروهای افغان و امریکایی است. این گروه نیز چنین تلقی مینماید که امریکاییها در حال فرار اند و حکومت افغانستان هم میداند که با خروج امریکا فرو خواهد پاشید. در نتیجه، در این مرحله دیپلوماسی طالب(و پاکستان) بخشی از استراتژی جنگی آنها برای سرنگونی کامل دولت افغانستان است. در بیانیه این گروه نیز به صراحت آمده است که طالبان هدفی جز سرنگونی دولت افغانستان و روی کار آوردن نظام مورد نظر خود ندارند. از این رو، تلاشهای سیاسیشان بیشتر معطوف به خروج امریکاییها است تا تن دادن به یک روند جامع گفتوگوهای صلح و مصالحهی نهایی به منظور ختم جنگ و تشکیل یک دولت فراگیر ملی.
از این رو، بازگشت طالبان به مذاکرات باید توأم با پیششرط باشد: آتشبس کامل و آمادهگی برای مذاکرات با هیات ملی صلح افغانستان. مذاکرات بدون پیششرط به معنای تعیین شرایط گفتوگوها از سوی طالبان و امتیازگیری بینهایت آنها بدون نشاندادن هیچ نوع انعطاف سیاسی و نظامی است. این موضوع نباید بار دیگر تکرار شود.
در این موقعیت، حکومت افغانستان و نیروهای امریکایی برای تقویت جایگاه خود و بیاعتبارسازی توهمات انتحاری طالب برای رسیدن به پیروزی نهایی امارت خودخواندهیشان، چارهای جز سرکوب این گروه و افزایش فشار مجدد بر حامیان پاکستانیشان ندارند.