عمرالبشیر بنلادن را به جلالآباد فرستاد

عمرالبشیر تلاش میکرد که با جلب کمکهای مالی عربستان به حکومتش ثبات ببخشد. حضور بنلادن در سودان مانع بهبود روابط خرطوم و ریاض بود. بر مبنای روایتهای شفاهی، عمرالبشیر در شروع سال ۱۹۹۶ از رهبران حکومت مجاهدین در افغانستان تقاضا کرده بود تا به اسامه بنلادن، در افغانستان پناه بدهند. ظاهراً در شروع سال ۱۹۹۶ یک هیات متشکل از فرماندهان تنظیمهای مختلف جهادی افغانستان برای شرکت در یک جشن حکومتی به خرطوم رفته بودند. در همان جشن عمرالبشیر از اعضای این هیات خواست تا برای بنلادن در افغانستان مکان بودوباش فراهم کنند.
جنرال عمرالبشیر پس از ۳۰ سال از قدرت در سودان خلع شد. نظامیان سودانی که ایشان هم از میان آنان برخاسته بود، او را از قدرت برکنار کردند. تظاهرات مردمی در پایتخت سودان بهانهی لازم را برای نظامیان فراهم کرد تا جنرال عمرالبشیر را که۳۰ سال بر مسند حاکمیت تکیه زده بود، از کار برکنار کنند. جنبش ضد جنرال عمرالبشیر که در سودان راه افتاده است، در واقع ادامهی بهار عربی است و رهبری آن را زنان و مردانی به دست دارند که از ناکامی نهادهای دولتی، توقف رشد اقتصادی و فساد گستردهی مالی و اداری رنج میبرند. واقعیت مهم دیگر این است که پس از سال ۲۰۱۰ رفتهرفته مشروعیت زمامداران بسیاری از کشورهای خاورمیانه از بین رفت و جنبشهای اجتماعی بر ضد آنان شکل گرفت. این جنبشهای اجتماعی موسوم به بهار عربی در کشورهایی مثل لیبی و سوریه نتایج فاجعهبار داشت و باعث فروپاشی کل ارکان دولت و جنگ داخلی شد. شکلگیری این جنبش در سودان سبب شد که زمامداری عمرالبشیر به پایان برسد، اما روشن نیست که نظامیان به وعدهی خود مبنی بر انتقال دموکراتیک قدرت عمل میکنند یا نه.
عمرالبشیر با یک رویداد مهم در تاریخ افغانستان پیوند دارد. در ماه می سال ۱۹۹۶ اسامه بنلادن بنیانگذار سازمان القاعده از سودان بار دیگر به افغانستان آمد. در آن زمان هواپیماهای شرکت دولتی آریانا از کابل به دوبی و از آنجا به خرطوم پایتخت سودان پرواز کردند و اسامه بنلادن را با خانوادهاش به جلالآباد آوردند.
پس از سقوط حکومت داکتر نجیب و شروع جنگهای تنظیمی کابل، بنلادن با خانوادهاش به عربستان برگشت، اما مشکل او با خاندان حکمران ریاض حل نشد. به همین دلیل بود که او به سودان نزد عمرالبشیر رفت. در آن زمان در سودان دیگر گروههای اسلامگرا هم حضور داشتند و آقای عمرالبشیر به دلایل ایدیولوژیک از آنان حمایت میکرد. عمرالبشیر قبل از این که در نتیجهی یک کودتای نظامی به قدرت برسد، به ایدیولوژی اسلامگرایی گرویده بود و زیر نظر دکتر حسن ترابی یکی از نظریهپردازان این ایدیولوژی عمل میکرد. اما باورهای ایدیولوژیک او در سال ۱۹۹۶ درز برداشت و به عملگرایی روی آورد.
عمرالبشیر تلاش میکرد که با جلب کمکهای مالی عربستان به حکومتش ثبات ببخشد. حضور بنلادن در سودان مانع بهبود روابط خرطوم و ریاض بود. بر مبنای روایتهای شفاهی، عمرالبشیر در شروع سال ۱۹۹۶ از رهبران حکومت مجاهدین در افغانستان تقاضا کرده بود تا به اسامه بنلادن، در افغانستان پناه بدهند. ظاهراً در شروع سال ۱۹۹۶ یک هیات متشکل از فرماندهان تنظیمهای مختلف جهادی افغانستان برای شرکت در یک جشن حکومتی به خرطوم رفته بودند. در همان جشن عمرالبشیر از اعضای این هیات خواست تا برای بنلادن در افغانستان مکان بودوباش فراهم کنند. برخی از فرماندهان جهادی معروف مشرقی هم حاضر شدند که بنلادن را در جلالآباد بپذیرند. عمرالبشیر به دست اعضای آن هیات، نامههایی هم به رهبران مهم و پرنفوذ جهادی افغانستان فرستاد و از آنان هم تقاضا کرد که به بنلادن در افغانستان پناه بدهند.
ناگفته نمانَد که عمرالبشیر دوستی محکم با برخی از رهبران جهادی افغانستان داشت. از فرودگاههای نظامی افغانستان هواپیماها، مهمات و سلاح را به خرطوم انتقال میدادند. آقای بشیر اطمینان کامل داشت که رهبران جهادی افغانستان تقاضای او را مبنی بر پذیرش بنلادن در افغانستان قبول خواهند کرد. این انتظار آقای بشیر بیجا و بیمورد نبود.
در ماه می سال ۱۹۹۶ داکتر عبدالرحمان وزیر هوانوردی بود. به دستور او دو هواپیمای مربوط به شرکت هوایی آریانا از کابل به قصد دوبی پرواز کردند. یکی از همان هواپیماها در دوبی ماند و یکی دیگر به خرطوم پرواز کرد. در فرودگاه خرطوم، بنلادن و خانوادهاش انتظار هواپیمای آریانا را میکشیدند. بنلادن با خانوادهاش در خرطوم سوار این هواپیما شد. این هواپیما در فرودگاه دوبی به زمین نشست و بنلادن با خانوادهاش از این هواپیما پیاده شدند و در هواپیمای دیگر آریانا که با همین هواپیما یکجا از کابل رفته بود، سوار شدند. طیارهای که از خرطوم بن لادن را تا دوبی رسانده بود، بدون کدام مسافر با تاخیر به سمت افغانستان پرواز کرد. تبدیل طیاره هم حتماً یکی از نکات ایمنی بود که برای انتقال مصون بنلادن به جلالآباد مدنظر گرفته شده بود. گفته میشود که مرحوم داکتر عبدالرحمان شخصاً برنامهی انتقال بنلادن را طراحی کرده بود.
در سلسله نوشتههای امرالله صالح رییس پیشین امنیت ملی افغانستان زیر عنوان «پس از مسعود» که در سال ۱۳۹۱ در افغان رادیو به چاپ رسید، نیز آمده است که داکتر عبدالرحمان در بازیهای استخباراتی دخیل بود و بنلادن را با پروازهای چارتر شده از سودان به جلالآباد آورد. هواپیمای حامل بنلادن در ۱۸ می سال ۱۹۹۶ در فرودگاه جلالآباد به زمین نشست. شماری از رهبران پرنفوذ و فرماندهان جهادی از بنلادن در فرودگاه جلالآباد استقبال کردند و او را به شهر آوردند. مصطفی حامد یکی از عربهای نزدیک به بنلادن که در هواپیمای آریانا با او به جلالآباد آمده بود در کتاب خاطراتش نوشته است که رهبر شبکهی القاعده زیاد دیر در شهر جلالآباد نماند و در قرارگاه نظامی تورهبوره اقامت اختیار کرد. اما گزارشهایی هم وجود دارد که بر اساس آن بنلادن در مهمانخانههای آدمهای پرنفوذ ولایت ننگرهار دیده میشد.
برگشت بنلادن از سودان به جلالآباد در ۱۸ می سال ۱۹۹۶، رویداد مهم در تاریخ سیاسی افغانستان و منطقه است. اگر بنلادن در آن روز به افغانستان نمیآمد یا مثلاً در اثر حادثه یا نقص فنی هواپیمای حامل او سقوط میکرد، تاریخ سیاسی افغانستان و منطقه طور دیگری رقم میخورد. عمرالبشیر زمامدار وقت سودان با فرستادن بنلادن به افغانستان زمینه را برای همکاریهای اقتصادی میان ریاض و خرطوم فراهم ساخت. گاهی برخی از حوادث تاریخی پیآمدهایی دارد که در مخیلهی طراحان و مجریان آن هم خطور نمیکند.